استفاده از ظرفیت نخبگان در اندیشکدههای سازمان پژوهش در حوزه سیاستگذاری سند تحول بنیادین و تجهیز دانشآموزان به مهارتهای لازم در کنار علم و دانش، احتمال آسیبهای اجتماعی را کاهش میدهد.
دکتر یونس صحرانورد نشتیفان؛ دانش آموخته دکتری مدیریت آموزشی و مدرس گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی و مطالعات برنامه درسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران در گفتگو با روابط عمومی و امور بینالملل سازمان پژوهش و برنامهریزی گفت: کشور ایران به لحاظ مناطق جغرافیایی، فرهنگ، زبان، نژاد، پیشینه تاریخی و تمدنی دارای گستردگی و تنوع زیادی است. لذا در چنین بافتی، تألیف کتب درسی با نگاه علمی که بتواند به تمام این موارد توجه کند بسیار سخت، پیچیده و دارای حساسیت بسیار بالایی است. بعد از بازدید، به کسب اطلاع و آگاهی بیشتر از فعالیتهای سازمان پژوهش و برنامهریزی علاقهمند شدم و بیشتر فهمیدم که چقدر همکاران در این مجموعه دغدغهمند هستند و باید علاوه بر تسلط بر علم و دانش تعلیم و تربیت به طور عام و مطالعات برنامه درسی به طور خاص، نسبت به فرهنگ اقوام و نژادهای مختلفی که در ایران زندگی میکنند، آگاه بوده و آشنایی نسبی داشته باشند.
وی افزود: قبل از بازدید از سازمان تنها اسم سازمان را شنیده بودم. فقط اطلاع داشتم یک پژوهشگاه تعلیم و تربیت هست که زیر مجموعه سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی فعالیت میکند و در خصوص مسائل آموزشی به صورت سیستماتیک، منظم و علمی پژوهش میکند. بعد از بازدید، به بهانه درس ترم دانشجویان علوم تربیتی که تحت عنوان مبانی و اصول برنامه درسی بود، در سازمان حضور پیدا کردیم که بسیار تجربه ارزشمند و خوبی برای من و دانشجویان بود.
دکتر صحرانورد نشتیفان درباره ارتباط جامعه نخبگان و سازمان پژوهش در پیشبرد عملکرد آموزش در کشور گفت: از نظر بنده، جامعه نخبگان که البته بهتر است بگوییم جامعۀ تأثیرگذار را میتوان به چند دسته تقسیم کرد. دستهای از افراد کسانی هستند که در فضای دانشگاهی مشغول میباشند و در زمینه دانشی و علمی خاصی فعالیت دارند. دستهای دیگر از افراد، کسانی هستند که در بیرون از دانشگاه در بخش صنعت، تجارت، خدمات اجتماعی و در دستگاههای اجرایی فعالیت دارند. لذا میتوان گفت ما در کنار افرادی که در فضای علمی دانشگاهها مشغول پژوهش و تدریس هستند، تعداد زیادی از کارآفرینان و تلاشگران را در عرصههای مختلف جامعه داریم که شاید تحصیلات و درجات آکادمیک چندانی نداشته باشند، ولی افرادی خلاق، نوآور، نوگرا و خوشفکر هستند که قطعاً ارتباطشان با سازمان پژوهش به واسطه تجربه، دانش و ایدههای آنها میتواند به غنای محتوای کتابها بیفزاید و فرایند تدریس و یادگیری را برای دانشآموزان جذاب و برای معلمان محترم تسهیل کند.
وی در ادامه گفت: اگر سازمان پژوهش اتاق فکر یا اندیشکدهای داشته باشد که در هر مجموعه رشته مثلاً رشتههای علوم انسانی مانند علوم اجتماعی، روانشناسی و علوم تربیتی، ادبیات، تاریخ و … یا رشتههای علوم طبیعی مانند فیزیک، شیمی، زیستشناسی و … و رشتههای مهندسی و … از استادان دانشگاه و اهل قلم که چهرههای بینالمللی هستند و همچنین معلمان توانمند و متخصص آموزش و پرورش، دانشجویان بویژه دانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی و کسانی که متخصص در حوزه تعلیم و تربیت کودک، نوجوان و جوان و... هستند استفاده شود، میتوان از ایدهها، پیشنهادات و اظهار نظرهای این دسته از افراد در محتوای کتب درسی بهره برد. میتوان به صورت نظاممندتر و برنامهریزی شدهتر، از ظرفیت نخبگان و کار آفرینان استفاده کرد. چون اگر تعاملی بین دستگاههای مرتبط مختلف و دانشگاهها با نظام آموزشی نباشد و همه به صورت جزیرهای عمل کنند، قطعاً ما در آینده در خصوص نسلی که سکان جامعه را به دست خواهد گرفت و لازم است طبق شرایط حاکم بر دنیای متحول و متغیر بینالمللی به پیش برود، دچار مشکل خواهیم شد. هر چند که در حال حاضر هم مشکلات زیادی در این زمینه داریم.
مدرس گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی و مطالعات برنامه درسی گفت: فارغالتحصیلان ما زیاد هستند اما دانش و سطح سوادشان آنچنان خوب نیست. انگیزهای ندارند و نگاه به درس خواندن با توجه به شرایط حاکم بر جامعه نگاه ابزاری و اقتصادی صرف شده است. البته که این نوع دیدگاه لازم است، اما کافی نیست. اگر علم و دانش کسب شده مکفی باشد، باید در کنار یادگیری فن، مهارت و تخصص، برای آنها درس زندگی داشته باشد. این درس زندگی، با تشکیل اندیشکدههای سازمان در کنار تجهیز دانشآموزان به مهارتهای لازم، میتواند در یک سطح آنها را به یک شهروند مدنی و اخلاقی تبدیل کند که بتوانند در آینده وارد بدنه جامعه شده و در مسیر توسعه و پیشرفت در عرصههای مختلف گام بردارند. در نتیجه به نحو مطلوب به جامعه کمک خواهند کرد و برای خود، خانواده و جامعه پیرامونی مثمر ثمر خواهند بود. همچنین رعایت این موارد از احتمال دچار شدن جوانان به آسیبهای اجتماعی در آینده میکاهد.
وی خاطرنشان کرد: سازمان پژوهش، به نوعی خوراک فکری و خوراک زندگی نسل آینده را فراهم میکند. فراهم کردن خوراک آموزشی، فکری برای زندگی نسل آینده، ارائه و نتیجه آن، در بهترین حالت یک فرآیند 18 ساله است که آثار آن تمام زندگی شخصی و حرفهای دانشآموز را تحتالشعاع قرار میدهد. به همین خاطر ارتباط بین دستگاههای اجرایی و سازمان پژوهش، یک ارتباط تنگاتنگ و تأثیرگذار در بدنه جامعه خواهد بود. لازم به ذکر است، طی کردن این مسیر میتواند موجب شود که نیازهای فوری، میان مدت و بلندمدت جامعه را شناسایی کنیم. البته که نیاز به زمان، تخصص، بودجه کافی و امکانات است.
دکتر صحرانورد نشتیفان گفت: دانشگاه یک محیط حرفهای و تخصصی است که به نوعی با دانش روز در ارتباط است. تحقیقات انجام میگیرد. مسائل اجتماعی در حوزههای مختلف عالمانه بررسی میشود. اما با توجه به اینکه دانشجویان عموماً در فضای تئوریک زندگی میکنند، به ندرت پیش میآید که از دستاوردهای دانشگاه در بدنه جامعه استفاده شود. هدف من از این بازدید این بود که محیط کلاس درس را به محیط واقعی ارتباط بدهم تا دانشجویان بتوانند در کنار محتوای درسی، در محیط واقعی مفاهیم را لمس کنند تا فهم و درک بهتری از موضوعهای درسی داشته باشند. گذشته از این، این رویکرد ناخودآگاه باعث لذتبخش شدن و تسهیل فرآیند یادگیری برای دانشجویان، انگیزه و علاقهمندی آنها به درس، کلاس، رشته و دانشگاه و در نهایت منجر به یادگیری عمیق میشود.
وی از طرح و ایده خود در ارتباط با چشمانداز بلندمدت سازمان پژوهش گفت: از نظر من، مسئولین سازمان باید سعی کنند ارتباط خود را با دانشگاهها و دانشکدههای آنها بهخصوص دانشکدههای روانشناسی و علوم تربیتی بیشتر کنند. حضور در دانشگاهها و استفاده از ایدهها، اظهار نظرها، نقدها، طرحها و پیشنهادات استادان را در اولویت قرار دهند. دعوت از استادان و دانشجویان رشتههای علمی مختلف تا طرحها، پایاننامهها و رسالههای دکتری خود را در سازمان پژوهش با توجه به اولویتهای نظام آموزشی کشور اجرا کنند. تشکیل اندیشکده میتواند در حوزه سیاستگذاری، تهیه و تدوین اسناد بالادستی از جمله اصلاح و تقویت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش کمک بکند. همچنین استفاده از ظرفیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی به خصوص گرایشهای مختلف علوم تربیتی، معلمان مدارس و... در این اندیشکده و تأسیس اندیشکدههایی تحت عنوان رهبری آموزشی، مربیگری و ارشادگری در مدارس، عصبشناسی آموزش، الگوهای شناختی و آموزش، توسعۀ کلاسهای ابتدایی چند پایه، ارتقای مهارتهای زندگی دانشآموزان روستایی و عشایر، تکنولوژی آموزشی برای دانشآموزان با نیازهای ویژه، مشاوره مدرسه با رویکرد انگیزهبخشی به دانشآموزان برای تحصیل، برنامه درسی صلح، برنامه درسی دین محور و.... میتواند در رسیدن بهتر و مؤثر تر به اهداف آموزشی یاری دهنده باشد.
دانش آموخته دکتری مدیریت آموزشی اشاره کرد: به طور کلی اگر بخواهیم دیدگاه رهبری توزیع شده را در نظام آموزش و پرورش بکار ببریم، این ایده میگوید که در یک مجموعه همه باید به صورت تعاملی و آزاد درگیر باشند. لازم است همه تشریک مساعی داشته باشند. همکاریها مبتنی بر اعتماد متقابل باشد. چرا که هر کسی از زاویه دید خود به یک موضوع قابل طرح نگاه میکند. هر کسی دارای تخصص و توانمندی، ظرفیت، تجربه و ایده خاصی است. اینجاست که ایده یک معلم، شاید کدی باشد که ما بتوانیم مسئلهای را حل کنیم و بقیه میتوانند نقش تسهیلگر در اجرای این ایده داشته باشند.
وی در ارتباط با بخشهای مختلف سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی بیان کرد: بخش نظارت بر نشر و توزیع موارد آموزشی که ناظر بر توجه به دانش روز، توجه به عوامل مختلف سیاسی، فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و... جامعه در نوشتار محتوای کتابها است و بخش کتابهای قدیمی و کتابهای دارالفنون، انتشارات رشد و تکنولوژی آموزشی جالب بود. اما بیشتر از همه، فرآیند جمعآوری محتوای کتابها، طراحی ساختار کتابها، طراحی و درج نمودارها و تصاویر و اشکال بهکار برده شده در کتابها و نظارت بر اصلاح، تولید و نشر محتوای کتابها جلب توجه میکرد.
مدرس دانشگاه علامه طباطبایی تهران گفت: جامعه نخبگان یا افراد تأثیرگذار و تسهیلگر در فرآیند آموزش با سازمان پژوهش ارتباط شبکهای دارند و از هم جدا نیستند. از هم تأثیر میپذیرند و در مقابل تأثیر میگذارند. ما باید بتوانیم در قالب پژوهش، مسائل و مشکلات آموزشی و تربیتی روز جامعه را ردیابی کنیم و بهصورت عالمانه خروجی بگیریم و بکار ببندیم. این فرآیند از میدان که مدرسه و جامعه باشد، شروع و وارد پژوهشگاه میشود و مشکل صیقل می خورد و تحت بررسی قرار میگیرد. راه حلها ارائه شده و وارد محتوای کتاب درسی میشود یا به صورت کارگاه یا نشست در مدارس ارائه میشود. در نتیجه این یک فرآیند و یک چرخه است که همیشه در حال تداوم و استمرار در جهت اصلاح، بهبود و حذف و اضافه نمودن اهداف، محتواها، ساختار، الگوها و روشهای تدریس و یادگیری و روشهای ارزشیابی میباشد.
دکتر صحرانورد نشتیفان در پایان گفت: با توجه به محتوای کتابها ما باید به دانشآموزان و فراگیرانمان فرهنگ نوعدوستی، صلح، مهربانی، احترام، دینباوری، مسئولیت اجتماعی، وطنپرستی، صداقت در رفتار و گفتار و در مجموع پایبندی به اخلاقیات را که جهان شمول است در کنار مهارتهای مورد نیاز که به لحاظ اقتصادی و معیشتی کمککننده میباشد را آموزش دهیم. اگر میخواهیم نسلی را تربیت کنیم که نوآور، خلاق، مبتکر، شجاع، اخلاقی و پرسشگر در راستای سیاستهای مطلوب حاکم بر جامعه بوده و دوستدار کشور، نظام و دینشان باشند، باید با برنامهریزی، حساب شده، فکورانه، منطقی و عالمانه و در تعامل با دستگاههای مختلف و درگیر کردن همه اقشار و طیفهای فکری عمل کنیم.
انتهای پیام