به گزارش اداره روابط عمومی و امور بین الملل سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و به نقل از اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران، جلسه شورای راهبردی روز چهارشنبه سی ام خرداد ماه ۱۴۰۳ در فرهنگسرای صفادشت ملارد با حضور علی لطیفی رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، مسعود بهرامی مدیرکل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران و معاونین و رؤسای اداره کل و ادارات مناطق تابعه برگزار شد.
علی لطیفی رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در تشریح برنامه درسی مدرسه ای گفت: منظور از برنامه درسی، سند برنامه درسی ملی است. سازمان پژوهش برنامه درسی را در قالب کتاب درسی تهیه کرده و برای اجرا به مدرسه فرستاده میشود. به این معنا که معلم مجری این کتاب است و از دانشآموز انتظار داریم محتوای کتاب را یاد بگیرد. این یعنی ادارات کل و ادارت مناطق حداکثر نقشی که دارند این است که سامانه کتاب را بررسی نموده و فرآیند توزیع آن را رصد کنند. نقص فرآیند توزیع محتوا این است که کتاب به تنهایی و بدون آنکه در چهارچوب معنایی قرار بگیرد معنادار نیست در حقیقت کتاب ابزاری است برای محقق شدن یک نقشه، یعنی نقشه یادگیری و تربیت است.
لطیفی اظهارکرد: مقصود از برنامه درسی نقشهای است که باید پیموده شود تا یادگیری و تربیت اتفاق افتد و کتاب قطعه و ابزاری است برای تحقق این نقشه استفاده می شود. کتاب در چهارچوب برنامه معنا پیدا میکند. وقتی معلم درک کلی از اهداف کتاب نداشته باشد به کتاب وابسته و محدود میشود و نمیتواند با دروس کتاب مواجهی فعال داشته باشد.
وقتی کتاب محور میشود، اهداف تربیتی که در قالب جملات کتاب قابل تعمیم نیستند از دست رفته و بسیاری از آموزشهای مهارتی که انتظار داریم دانشآموز در مدرسه فراگیرد به حاشیه میرود. این نتایج نظام آموزش کتاب محور است.
در نظام آموزشی کتاب محور از ظرفیتها استفاده نمیشود چون فرآیند دوسطحی است. یک سطح تولید کننده کتاب و سطح دیگر اجرا کننده و کسانی که در این دو سطح هستند صرفا واسطه انتقال فیزیکی کتاب میباشند و نقشی برای آنها در تولید محتوا و یا استفاده از فرصتها و ابزارها تعیین نشده و به تناسب اینکه در این بین ظرفیت نقش آفرینی را از دست دادهایم، مسئولیت پذیری هم در این سطوح کاهش یافته است.
رئیس سازمان پژوهش بیان داشت: وقتی بر اساس چهارچوب کتاب محور، برنامه درسی و محتوا را سازماندهی میکنیم به لحاظ ساختاری تنوع و ویژگیهای اقلیمی و منطقهای را در مناطق مختلف نادیده میگیریم. برنامه درسی دارای سه سطح میباشد: اول برنامه درسی قصد شده، دوم برنامه درسی اجرا شده و سوم برنامه درسی کسب شده. برنامه درسی که به مدارس فرستاده و اجرا میشود بر اساس فهم خود ساخته معلم و یا بر اساس سابقه و تجربه او تدریس میشود و به همین دلیل است که مطالعات انجام شده نشان میدهد که بین برنامه قصد شده و برنامه اجرا شده فاصله بسیار زیادی است. برای حل این مشکل از سازمان پژوهش میخواهند تا کتاب جدید تالیف کند اما مشکل با تالیف کتاب جدید حل نخواهد شد. برای حل مشکل باید زمین بازی را تغییر دهیم ولی این تغییر به معنای حذف کتاب نیست چراکه کتاب یکی از مهمترین ابزارهاست. کتاب از نظام آموزشی قابل حذف نبوده اما کافی هم نیست. اگر بخواهیم برنامه درسی در سطح مدرسه اتفاق بیفتد، ستاد باید سه خدمت را به مدرسه ارائه کند: اول باید با شفافیت به مدرسه گفته شود که چه انتظاری از مدرسه داریم. دوم مدرسه دارای منابع آموزشی مفید و مؤثر باشد که البته برنامه درس مدرسهای مهمترین آن است و سوم حمایت عملی و پشتیبانی از مدرسه برای اجرای برنامههای درسی اتفاق بیفتد.
همچنین گفتنی است بهرامی مدیرکل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران در خصوص تمرکز بر توانمندسازی مدیران اظهار کرد: باید عزم خود را جزم کرده تا فاصله سطوح را کم کنیم و حداقل یک سطح دیگر به برنامه درسی ملی اضافه کرده تا در این سطح ادارات کل و مناطق نیز با مشارکت و همکاری خود به تحقق اهداف مورد نظر در نظام آموزش و پرورش جامه عمل بپوشانند.
انتهای پیام