نشست هوش مصنوعی و آموزش برگزار شد.
به گزارش اداره روابط عمومي و امور بينالملل سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي نشست هوش مصنوعي و آموزش با حضور علی محبی رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، مهدی علیرضا مدرس و سرپرست سابق انجمن روباتیک جوانان کانادا و مؤسسات آموزش عالی ایران، شهرناز بخشعلیزاده پژوهشگر پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و مسئول ميز هوش مصنوعي و جمعي از معاونین و مشاورین وزارت آموزش و پرورش و رؤسای پژوهشکدهها و سازمانها برگزار شد.
در ابتداي جلسه دكتر محبي رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، با اشاره به اين موضوع كه اين نشست، بر خلاف جلسات قبل كه فضاي گفتماني و ترويجي داشته، رويكردي خاص سياستگذران و برنامهريزان دارد و با بيان ميزان توجه به هوش مصنوعي در سطح بينالمللي، گفت: کشورها در مواجهه با موضوع هوش مصنوعي به سه دسته تقسيم ميشوند. گروه اول اهميت هوش مصنوعي را به موقع درك كردند و به آن اشراف بيشتري دارند و تا اندازهاي كه براي آنها ممكن است از ظرفيتهاي آن استفاده نموده و تهديدهاي آن را شناسايي ميكنند و بهطور كلي خودشان را آماده هر تغييري ميكنند. البته لازم به ذكر است كه اين مواجهه بهتر و هوشندانهتر آنان ناشي از دو عامل مؤثر و مهم است. اول اينكه نسبت به آموزش و تعلیم و تربیت بسيار جدی و داراي برنامه هستند و عامل دوم، از آنجايي كه خاستگاه و آغاز هوش مصنوعی و توسعه آن، همان كشورهاي مورد بحث بوده، اشراف بيشتري به موضوع دارند. گروه دوم كشورهاي كمتر توسعه يافته هستند كه حتي براي آموزش و تربيت برنامه جدي و قابل توجهي ندارند و در زمينه سرعت تكنولوژي و هوش مصنوعي هيچ حرفي براي گفتن ندارند.
گروه سوم كشورهاي در حال توسعه ميباشد كه كشور ايران را نيز شامل ميشود. ما در زمينه هوش مصنوعي در برخي سازمانها و نهادها به اين درك رسيدهايم كه اهميت اين موضوع تا چه اندازه است و چه اتفاقاتي را رقم خواهد زد، كه اين نقطه قوت ما است اما نقطه ضعف ما و ساير كشورهايي چون ما كه در اين گروهبندي قرار مي گيرند اين است كه در صحنه عمل كار جدي نميبينيم .
اين نشست با اين نيت برگزار میشود كه نقطه عطف و سرآغاز جدي در جهت ايجاد ساختارهاي محكم، پويا و مؤثر با در نظر گرفتن اهميت مقوله هوش مصنوعي باشد و اين موضوع باید در نظر گرفته شود كه هوش مصنوعي هرگز متوقف نميماند.
در ادامه مهدي عليرضا مدرس و سرپرست سابق انجمن روباتیک جوانان کانادا و مؤسسات آموزش عالی ایران ضمن بيان مصاديقي از اثرپذيري حوزههاي مختلفي اعم از روانشناسي، فلسفه اسلامي، فلسفه آموزش، ژنتيك و الگوريتمهاي آن از هوش مصنوعي، گفت: برخي صاحبنظران اين حوزه، خطر هوش مصنوعي را خطرناكتر از حملات اتمي ميدانند و حتي در كنگره امريكا صحبت از انقراض نسل بشر شده است. اما موضوعي كه در اين ميان اهميت فوقالعادهاي دارد اين واقعيت است كه هوش مصنوعي گريزناپذير است و اگر بپرسيم سياستگذاريهاي ايران در اين زمينه چگونه است بايد بگوييم كه ما در حوزه آموزش بسيار كند ميباشيم و با تأخير زماني بسيار زيادي حركت ميكنيم و اگر روند مذكور ادامه پيدا كند، سر رشته كار از دست خواهد رفت.
عليرضا به برخي از تمهيداتي كه ساير كشورها در اين زمينه انديشيدهاند اشاره كرد و گفت: در آينده ممكن است چند ميليارد انسان بيكار شوند و برخي كشورها نظير انگليس در حال برنامهريزي براي اختصاص دادن حقوق براي افرادي كه شغلشان را از دست خواهند داد، هستند.
مهدي عليرضا سه مؤلفه، اينترنت، سرعت و دقت را از نيازهاي ضروري كشورمان در اين زمينه برشمرد، كه اگر نباشند، هر پروژه اي بلااستفاده ميشود.
وی افزود: سرعت، میزان و تنوع حاصل از ابزارهای مرتبط با هوش مصنوعی، هر نظام آموزشی را مجبور میکند كه در مواجهه با هوش مصنوعی با دو نگاه به سمت آن برود، نگاه شناسایی چالشها و نگاه استفاده از ظرفیتهای کم نظیر، كه بايد برای آن برنامه داشته باشد.
مهندس عليرضا ایجاد تعادل ميان فرصتها و تهديدهاي هوش مصنوعي را صحيحترين روش دانست و گفت: در آینده هر نظام آموزشی و هر نهاد و سازماني که نتواند به معنای واقعی برای مواجهه با هوش مصنوعی برنامه داشته باشد به شدت دچار مشکل خواهد شد و هویت و ساختار آن مجموعه زیر سؤال خواهد رفت. جدي گرفتن هوش مصنوعی و برنامهريزي براي شناسايي بهموقع چالشها و بهرهبرداري از فرصتهاي آن، با توجه به اين نكته كه هوش مصنوعي متوقف نميماند و رشد آن گسترده و غیرقابل پیشبینی خواهد بود، هوشمندانهترين و عاقلانهترين اقدام ممكن است.
عليرضا ادامه داد: ما به دليل رشد غيرخطي هوش مصنوعي در سالهاي اخير با عدم قطعيت در آينده مواجه هستيم و سياستها مثل يك سيستم پويا نيازمند بازخورد مناسب است و در غير اين صورت به سمت نابودي ميرود. شايد يك سياست و برنامهريزي، امسال ارزشمند باشد اما سال ديگر مؤثر نباشد و اين موضوعي است كه اهميت سياستهاي تطبيقي پويا را در مواجهه با هوش مصنوعي مشخص ميكند.
مهدي عليرضا توجه به بحث تحليل مهارتهاي پويا و نيازهاي چند سال آينده، شناسايي فرصتها و چالشها توسط سياستگذاران، ايجاد پل بين مهارتها و آمادگي براي انعطاف و تطبيق را، از جمله راهكارهاي آغازين براي مواجهه با تغييرات كار و اتوماسيون، در جهت حمايت از دانشآموزان و معلمان دانست.
در ادامه، شهرناز بخشعليزاده به اين نكته اشاره كرد كه هوش مصنوعي ميتواند مانند شمشيري دولبه عمل كند و اگر بدون توجه به جوانب مختلف وارد اين حوزه شويم، ميتواند حتي موجب افزايش نابرابري، آشفتگي اقتصادي، ناآراميهاي اجتماعي، و در برخي موارد، بي ثباتي سياسي شود و در اين ميان بيشترين ضربه به افرادي كه از نظر فناوري محروم هستند، وارد ميشود. بنابراين براي اتخاذ تصميمات آگاهانه و پيشگيري از پيامدهاي ناخواسته و پيشبيني نشده استفاده از هوش مصنوعي، ضروري است ابتدا شناخت بهتري از چيستي اين فناوري، قابليتها و محدويتهاي آن، پيامدهاي مثبت و منفي آن داشته باشيم.
بدين منظور، وي در ادامه سؤالهايي در ارتباط با سياستگذاري، دادهها و مسائل اخلاقي (مانند حفظ حريم شخصي، مالكيت دادهها و غيره) و چگونگي بهكارگيري هوش مصنوعي در آموزش با هدف افزايش فراگيري و عدالت آموزشي مطرح كرد كه لازم است سياستگذاران براي سياستگذاري به آنها توجه ويژه داشته باشند. در ادامه تعاريف مرتبط با هوش مصنوعي، مزايا و معايب استفاده از هوش مصنوعي در آموزش، چالشها و پيامدهاي آن، و برخي فنون و فناوريهاي هوش مصنوعي و كاربردهاي آن بيان شد.
بخشعليزاده با اشاره به كاربردهاي هوش مصنوعي كه عبارتند از: 1) يادگيري با كمك هوش مصنوعي، 2) استفاده از هوش مصنوعي براي يادگيري دربارة يادگيري، 3) يادگيري دربارة هوش مصنوعي و 4) آمادگي براي حضور هوش مصنوعي (به عنوان سواد هوش مصنوعي)، بر اين نكته تأكيد كرد كه تعامل بين هوش مصنوعي و آموزش از بهكارگيري آن در كلاس درس (يادگيري به كمك هوش مصنوعي) فراتر رفته و به آموزش فنون آن (تدريس دربارة هوش مصنوعي) و آماده كردن شهروندان براي زندگي با آن (يادگيري براي همكاري انسان ـ هوش مصنوعي) رسيده است.
در ادامه، دكتر بخشعليزاده رويكردهاي مختلف اتخاذ شده توسط كشورهاي مختلف، پژوهشهاي انجام شده در خصوص تجارب يادگيري متمركز بر درك و شناخت هوش مصنوعي و پيشنهادهاي پيادهسازي و اجراي آموزش هوش مصنوعي در پايههاي پيش از دبستان تا پايه 12 را ارائه كرد.
وي در پايان به بيان ملاحظات، اقدامات و توصيههاي سياستي مرتبط با 1) دورنماي سيستمي و اولويتهاي راهبردي و اصول جاكم بر سياستها، 2) قوانين براي استفاده از استفاده اخلاقي، فراگير و عادلانه از هوش مصنوعي، 3) برنامهريزي بين رشتهاي، 4) بهكارگيري هوش مصنوعي در مديريت آموزشي، ياددهي و يادگيري، 5) توانمندسازي معلمان و 6) ارزيابي، نظارت و پژوهش با هدف حفظ عامليت و حكمراني انسان پرداخت و اشاره داشت رسيدن به اين مهم نيازمند عزم جمعي و بسيج خبرگي بين رشتهاي و حكمراني بينبخشي است.
انتهاي پيام